این روزهای پسرک
سلام پسر کوچولوی من . ببخشید که بازم با تاخیر اومدم . نمی دونی که این آپ کردن چقدروقت آدمو میگیره .مخصوصا اگر عکس بخوای بزاری کلی وقت باید واسه کم کردن حجم عکسا بزاری .به هر حال امروز اراده کردم که اینجا رو آپ کنم. از اتفاقات مهمی که توی این مدت افتاد پایان 18 ماهگیت و واکسنت بود که فکر منو مشغول کرده بود. خدا روشکر تاریخش 13 خرداد افتاد و دو روز بعدش من تعطیل بودم و می تونستم پیشت بمونم.اون روز رو مرخصی گرفتم. صبح بیدار شدی و رفتیم حول و حوش ساعت 10:30 واکسنت رو زدیم .تو گریه رو از همون شروع کار یعنی وزن کردن و اندازه قد گرفتن شروع کردی. دیگه واکسنو که نگو.خیلی گریه کردی همش ...
نویسنده :
الهام
10:01